چـشـمـک

چـشـمـک

دفتر خاطرات روزانه رامین، نیوشا و آوا
چـشـمـک

چـشـمـک

دفتر خاطرات روزانه رامین، نیوشا و آوا

متنفرم ...

من از این متنفرم وقتی دارم صحبت می کنم یکی وسط حرفم بپره ، وراجی کنه هنوز بعدشم کامل ندونه و باز پاس بده طرف من که پاسخ طرف رو بدم ! همکارم این عادت تنفر آمیز رو داره و من واقعاً دیگه دارم روانی می شم از این کارش . مث امروز ، همین چند دقیقه پیش ! یکی اومده بود پرسید که : " من بیمه ام رو می خوام خودم بریزم ، کارت هوشمندمم تا سال 91 اعتبار داشته باید چیکار کنم ؟! " داشتم صحبت می کردم که یهوئی دیدم همکارم دهان محترمو باز کرده و پریده توی حرفای من ! خیلی ناراحت شدم ، خیلیم بهم برخورد اما هیچی نگفتم ، گفتم بذار جوابشو خودش بده ! سرمو بردم توی سیستم و مشغول کار شدم ، اما می شنیدم چی می گفتن ، یه دفعه دیدم گیر کرد وسط یه سوالی که داشت برداشت گفت از من بپرسن . منم برداشتم گفتم چی ؟ متوجه نشدم ، گوش نمی کردم ( یعنی تو داشتی حرف می زدی باهاش ، به صورت غیر مستقیم ) . در مل می خواستم بگم بابا ، من بدم میاد کسی وسط حرفم بپره ! ای بابا می بینی دارم جواب می دم وراجیت وسط حرفای من چیه دیگه ؟!

پاروقی : ناراحتم خب ...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد