چـشـمـک

چـشـمـک

دفتر خاطرات روزانه رامین، نیوشا و آوا
چـشـمـک

چـشـمـک

دفتر خاطرات روزانه رامین، نیوشا و آوا

نخوابیدم ...

از دیروز ساعت 17:30 که بیدار شدم و رفتم شرکت تا همین الان من نخوابیدم !

قدیما یادم میاد وقتی این مدت بیدار می موندم دیگه مغزم جواب می کرد و هیچ چیزی متوجه نمی شدم ؛ اما الان نه خیلی بهترم ... اندک مغزم جواب می ده و کارمو انجام می دم !

امروز اینجا سر و صدا هم هست و منم کمی کسل و کمی فقط خوابم میاد ؛ جلسه است مثلاً !

چرا امروز اینقدر دیر می گذره ؟! انگاری هر ثانیه ، یه دقیقه می گذره !

پاورقی : دیشب عزیزم بهم گفته بود زود بگیری بخوابی ؛ وقتی نخوابیدم صبح وقت بیدار شدنش بهش SMS دادم و گفتم که نخوابیدم و دعوا راه نندازه که چرا نخوابیدم ! اونم بهم گفت اشکالی نداره ...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد