چـشـمـک

دفتر خاطرات روزانه رامین، نیوشا و آوا

چـشـمـک

دفتر خاطرات روزانه رامین، نیوشا و آوا

به نام خداوند ...

خب داشتم با خودم فکر می کردم راجع به چی بنویسم اما خب هر چیزی رو فکر کردم به ذهنم نرسید چیکار کنم ، برای همین تصمیم گرفتم کمی از گذشته رو تا الان مرور کنم و بنویسم . می دونم خیلی وقته کسی به اینجا سر نمی زنه و هر کسی برای خودش چشمکی داره یا می تونه داشته باشه ! منم اینجوریم دیگه ، برای نوشتن خاطراتم شاید خوب ، شاید بد یا هر چی خرج می کنم و مینویسم . امیدوارم توی لحظه لحظه های زندگیتون همیشه سلامت و شاد وخوشبخت باشین . چند ماه پیش همشهری داشتم که همینطوری پیداشون شد و یه دفعه توی بلاگم دیدگاه گذاشت اما ایشون هم رفتن و معلوم نیست کجان ولی هر کجا که هستن امیدوارم همیشه سلامت و سر بلند و خوشبخت باشن ان شاء الله ...

رفتم و یه سیستم جدید خریدم ؛ سیستمی که برام نزدیک به 2 میلیون تومن خرج برداشت ( فقط Case ) اما ازش راضی هستم . بیشتر می خوام باهاش کارای گرافیکی سنگین مث میکس و مونتاژ انجام بدم . روش برنامه ریزی کردم برای درآوردن هزینه خودش برای همین خرجش کردم . داریم از اینطرف هم برنامه ریزی می کنیم برای خریدن وسایل با نیوشا . آخه تصمیم داریم ان شاء الله برای 3 فروردین 95 یه جشن عروسی بگیریم و بریم سر خونه زندگی خودمون . فقط مشکل داریم که هنوز چیزی دست و بالمون رو نگرفته ، یعنی حقیقتش پس انداز درست وحسابی نکردیم . الان می دونم دارین می گین خب سیستم چرا خریدی با این وضع اما بالا رو خونده باشین منم گفتم دارم کارای گرافیکی مناسب با تخصصم انجام می دم تا بتونم از خو.دش هزینه خودش رو در بیارم دیگه . سیستم خوبیه ، سعی کردم بهترین قطعات رو ببندم روی سیستمم ، کارت گرافیک ، CPU ، Main Board ؛ حتی خود Case رو هم سرور بستم تا از لحاظ سرمایشی و بزرگی و جا دار بودن کارائی خودشو داشته باشه . در کل سیستم خیلی خوبیه . منتظرم تا پروژه های بعدی میکس و مونتاژ رو انجام بدم . برای اولین پروژه ام عکس فیلمک عروسی واسم آورده بودن که تمومش کردم ولی باید تجربه ام توی کارای دیگه بهتر باشه و بتونم از VFX استفاده کنم . یه مجموعه آموزش After Effect هم خریدم که دارم کار می کنم تا بتونم با این نرم افزار کار های عالی رو انجام بدم . شاید رفتم توی تدوین موزیک ویدئو و ... پروژه قبول کردم و ویدئو های دیگه ای رو هم قبول کردم ، چه معلوم ؟ خدا رو چه دیدی ؟!

راستش رو بخواین این مدت غیر تدوین فیلم عروسی که گرفتم ، نشستم کلی فیلم و سریال دانلود کردم ؛ تمام مجموعه 10 فصل Supernatural که اومده بود رو دیدم و سریال جدیدی رو شروع کردم و منتظر فصل جدید سریال های Arrow ، The Flash ، Gotham ، Supernatural فصل 11 ، Person Of Interest و ... هستم و پیشنهاد می کنم شما هم اگر امکان دانلود رو دارید دانلود کنین یا اگر امکان دانلود رو ندارید تهیه کنید ( یا به خودم بگین تا واستون تهیه کنم و بفرستم ، پست می کنم ) . من متاسفانه مجبور شدم نزدیک به 100 گیگ فیلم های آرشیوم رو که بهترین ها بودن توی چند سال پیش ، به همراه فایل های آموزشیم ، پروژه های گرافیکیم و وبسایت ها و ... رو به خاطر ایراد داشتن هارد دیسکم از دست بدم . خیلی تجربه تلخی بود ، همه عکسام همه فایل های خانوادگیم پاک شد . خیلی از اطلاعاتم رو از دست دادم . مجبور شدم هاردم رو فرمت کنم ، یه هارد جدید تهیه کنم و ... الان مجموعاً روی سیستم 2 ترابایت و 700 گیگا بایت فضا دارم برای استفاده . 300 تا توش سریال دارم ، 1.5 روش ویندوز و فایل هام و ... و 1 ترابایت هم فضای خالی خالی برای پروژه های ان شاء الله بعدی ...

امروز با صحنه ای رو برو شدم که نمی دونم باید چیکار کنم ، ازش چشم پوشی کنم یا اینکه گزارش کنم . ببخشید نمی تونم بگم چون چیز جالبی هم نیست . فقط موندم با خودم بگم ، اگر من خطائی کوچیکتر این ازم سر بزنه ، اگر کسی متوجه بشه با من چطوری برخورد می کنه ؟! غیر از اینه که باید حراست و دادگاه و بازخواستش رو بچشم ؟ از اون طرف هم اگر من چشم پوشی کنم ، پیش خدا گم نمی شه مطمئنم ! خداوند خودش ستار العیوبه ، عیبی از کسی سر بزنه خداوند متعال چشم پوشی می کنه ! نمی دونم ، به خاطر همین با عموی وکیلم درمیون گذاشتم ببینم عموم چی راجع بهش می گن و بتونم تصمیم خوبی بگیرم که انش شاء الله خداوند هم از من راضی باشه . یارو خودش خیلی قسم خورد و التماس کرد تا چشم پوشی کنم ، من فقط بهش گفتم برو بعداً بیا تا تصمیم واست بگیرم اما اون چیزی که من رو داره اذیت می کنه اینه که همکارم باز خودشو تو این چیزا دخالت می ده و می گه : « شما ندیده بگیرین کی می فهمه و این چیزا » و اینه که من رو بیشتر از هر چیزی عصبانی و ناراحت می کنه ! بعد از اینکه یارو رفته ، دیدم یکی زنگ زد به گوشی همکارم و فهمیدم دارن در مورد همون یارو صحبت می کنن و گفت : « من نمی نونم کاری بکنم و دست من نیست ولی من صحبت می کنم باهاشون » . دوست دارم فقط برای لج کردن با اینکه این همکارم دیگه خودشو توی تصمیمات و کارای من دخالت نده این قضیه رو گزارش کنم اما اون چیزی که من رو از این کار باز می داره ، حرفای اون نیست و فقط و فقط به این دلیله که می گم من هم خطا هائی داشتم و اگر چشم پوشی کنم خداوند هم در جائی از خطای من چشم پوشی می کنه ! اصن آدم مذهبی نیستم و این رو بار ها و بار ها گفتم و باز هم می گم و شما می دونین ولی به اینکه خداوند هر کاری رو چه خوب و چه بد پاداش و جزاش رو می ده ! من به این معتقدم . منتظر پاسخ عموم می مونم تا ان شاء الله بهترین تصمیم رو بگیرم ...

پاورقی : برام دعا کنین دوستای عزیزم که خداوند به من لطف کنه و همه چیز رو براه بشه ...

نظرات 1 + ارسال نظر
مینا 18 - مرداد‌ماه - 1394 ساعت 08:25 http://taraze-roozaane.blogsky.com

سلاام...
حال تون چ طوره؟...خوبین انشاا...؟...
از این ک از همشهری بی وفاتون یاد کردین باور کنین جا خوردم و ب خودم گفتم بی معرفت، تو ک نمی خواستی وبت رو ب روز کنی چرا ب دوستان عزیز و بزرگوارت سر نزدی؟!...اینه رسم مردم داری؟!...
قلبا ازتون عذر خواهی می کنم و امیدوارم این کوتاهی رو ب بزرگی خودتون ببخشین...آمین...
در خصوص کیس جدیدتون، باید بگم مبارکه و امیدوارم جهت انجام هر کاری بقول بزرگترا چرخش واستون بچرخه!...آمین...
و اما در مورد موضوعی ک در آخر مطلب تون آوردین ب نظر من باید ابعاد موضوع رو مورد کنکاشو بررسی قرار بدین...اگه فقط خطای ایشون خدای نکرده در مورد شما بوده، از آنجایی ک روح خداوندی در نهاد انسانها دمیده شده ب نظر من بهتره گذشت کنین ولی اگه جنبه ی عمومی داره با عموی بزگوارتون در این خصوص مشورت کنین و هر چ ک گفتن همون رو عملی کنین...
در هر صورت امیدوارم مسئله ی خیلی مهمی نباشه و همه چی ختم ب خیر بشه...آمین...
شاد و موفق و پر توان باشین...

درود بر شما مینا خانوم
حقیقتش رو بخواین ، کمی ناراحت بودم تنها همشهری رو که داشتم و به وب من سر می زد دیگه نبود ! اشکال نداره پیش میاد ! اما به خدا باور کنین من چندین و چندین بار به وبلاگتون سر زدم ولی غیر فعال بود !
زنده باشین ، همشهریای من ( همشون که نه ولی افراد کمی مثل شما ) وجدانشون بیداره و هنوزم مهربونی و محبت توی دلاشون هست !
ممنونم ، ان شاء الله ؛ دعا کنین بشه و بچرخه و بتونم ازش در کنار همه چیز بهره ببرم !
اون موضوع رو هم ؛ من خودم هیچوقت اینکار رو نمی کردم که بخوام کسی رو توی دردسر بندازم وقتی با یه اخطار کوچیک می شد همه چیز رو ختم به خیر کرد ! عمو هم به من گفتن بهترین کار اینه که بایدایشون اصل مدرک رو برن بیارن و مجدداً اقدام کنن و این بهترین تنبیهه ! منم با توکل به خداوندهمون کار رو کردم !
همچنین شما هم سالم و سلامت و مخصوصاً شاااااااااااااااااااااااااد باشین ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد