آخـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــش...
بالاخره امتحانام تموم شد.. البته دیروز.. آخریشو دادم و راحت شدم
طفلی رامینم توی این یه ماه خیلی اذیت شد،آخه خیلی هوای منو داره.. تو این مدت هرکاری کرد که من به درسم برسم..بهم سخت نگرفت حتی دلتنگی رو تحمل کرد و واسه اینکه من حواسم به درسم باشه کمتر واسه دیدن من میومد و همه تلاششو میکرد که من به درسم برسم..رامین خییییلی همسر خوبیه و خیییلی هم حواسش به من هست
راستی توی تابستون من کارای کارآموزیم رو کردم که بگذرونمش، و البته مشکلی ازین بابت ندارم و چون همسرم کارش به رشته ی من مربوط میشه پیش خودش کارآموزی رو میگذرونم و یه صحبت هایی هم باهم کردیم که شرایط اکی بشه میرم پیش خودش سرکار این مدت رو..
اینطوری واسه منم خیلی خوبه آخه قصد داشتم یه کارپیدا کنم که تابستون وقتم پربشه و بیکار توی خونه نباشم اونطوری خیلی اذیت میشم اما اگر این مساله حل بشه و مشکلی پیش نیاد هم وقتم پرمیشه و هم کنار همسرمم و بهش کمک هم میکنم
اگر اکی بشه عالی میشه
خب دیگه صحبتی ندارم
واسه همسرم: عزیزدلم خیلی ازت ممنونم واسه این مدت، ازت ممنونم چون خیلی به شرایط و موقعیت من اهمیت میدی و این واسم خیلی ارزش داره
نخیر درسته
نه اشتباهه
آدرس دقیق سایت شما می شه این زیری :
http://khanomi123.blogsky.com
شما اشتباهی دو تا http:// اولش می ذارین
اخه نازی
رامین : هه