چـشـمـک

دفتر خاطرات روزانه رامین، نیوشا و آوا

چـشـمـک

دفتر خاطرات روزانه رامین، نیوشا و آوا

یه حال عجیب..

یه اتفاقایی داره واسم میوفته..
انگاری افسردگی گرفتم! نه انگیزه ای دارم نه حال و حوصله ی انجام کاری دارم، نه حوصله ی درس و دانشگاه رو دارم، نه اشتهایی واسه خوردن دارم، نه حوصله فکر کردن دارم،..
ذهنم درگیره! همش صداهای زیاد و مبهم حس میکنم! انگاری صد نفر باهم درگوشم حرف میزنن !!
نمیدونم حتما تعجب میکنید اما نمیدونم چرا این صداهارو حس میکنم..
نمیدونم کین و چی میگن فقط ...
تمرکز ندارم برای فکر کردن.. یعنی نمیتونم فکرکنم و ذهنمو روی چیزی متمرکز کنم.. چند روزه اینطوریم اما به رامین هیچی نگفتم، امیدوارم خوب بشم..
راستی فردا هم بعد ازکلاس دانشگاهم میخوام برم جواب آزمایشمو بگیرم و امیدوارم چیزی نباشه
هفته ی خوبی داشته باشین و شبتون خوش

نظرات 1 + ارسال نظر
sadeh 5 - اردیبهشت‌ماه - 1393 ساعت 23:57

very nice for two baby

Thanks my friend

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد