چـشـمـک

دفتر خاطرات روزانه رامین، نیوشا و آوا

چـشـمـک

دفتر خاطرات روزانه رامین، نیوشا و آوا

حرف دل ...

دلم تنگ شده واسه نیوشا، خیلی دلم میخواد الان پیشم بود و کنار هم بودیم. بهم داره فشار میاره این دوری دیگه، سخته تحملش باور کنین. من چرا نباید عشقمو وقتی واقعا بهش نیاز دارم اونو کنار خودم داشته باشمش؟ این دردیه که من بهش دچارم و هیچ حرفی نمیتونم بزنم. میدونین چرا نمیشه حرفی زد؟ چون من شب خواستگاری به خالم قول دادم و با شرطایی که واسم گذاشتن موافقت کردم. قلبم داره تیر میکشه،نفسم بند اومده، سرم داره از درد میترکه اما نمیتونم مرهمو دوای دردمو پیش خودم داشته باشم! این درده به خدا ...
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد