چـشـمـک

دفتر خاطرات روزانه رامین، نیوشا و آوا

چـشـمـک

دفتر خاطرات روزانه رامین، نیوشا و آوا

نوشتم واستون ...

راستش وقتی نوشته کم میارم و می بینم هیچ خلاقیت و ایده ای نیست ، وقتی هم که هیچ اتفاق خاصی برای نوشتن نیست زودی کاغذ و قلم میارم می ذارم جلوم و شروع می کنم به نوشتن ! خب بعضی وقت ها آدم مجبور می شه دیگه ، بعدشم چشمک رو جوری کد نویسی کردم که وقتی توش عکس می ذاریم سریع خودشو جمع و جور کنه و شکل و شمایل به خودش بگیره که زشت به نظر نیاد ! ( به قول معروف ) و این است چشمک ما ...

پاورقی : دعامون کنین ها ...

نظرات 1 + ارسال نظر
حسین 24 - بهمن‌ماه - 1392 ساعت 08:09

چه دست خط قشتگی

چرا پسر نیستی ؟ کجائی تو پسر ؟ چیکارا می کنی ؟
چی شده عوض کردی آدرس وبلاگتو ؟ چیزی شده ؟!
بابا بیخیال ، چی شده ؟!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد