چـشـمـک

دفتر خاطرات روزانه رامین، نیوشا و آوا

چـشـمـک

دفتر خاطرات روزانه رامین، نیوشا و آوا

امشب عروسیه ...

امشب عروسی دختر عمومه ؛ چون مکان برای برگزاری توی شهریور نبود ، مجبور شدن 1 مهر بگیرن ( یعنی امروز ) ! فقط می دونین این عروسی چه فرقی با عروسی قبلی می کنه ؟! اینکه نیوشا نیست ! نه از سر رفت ، چون الان دانشگاهه ، بعدش می ره خونه داداشش که نزدیک دانشگاهشونه ، اونجا آماده می شه و با داداشش و خانومش ( دختر خالم ) می ره عروسی . از سر برگشت هم ، راستش از صبح ساعت 6 بیداره و نمی دونم اینقدر توانش رو داره که برای عروس کشون بیاد یا نه ! اینه دلیل ناراحتی من ...

خدمتتون عرض کنم که ، الان بنده از حموم برگشتم ، بسیار هم به خودم رسیدم به علاوه اینکه ریشمم اونطوری زدم که نیوشا دوست داره ( ته ریش پروفسوری ) و الانم فقط با لباس زیر نشستم دارم پست می دم ! فقط نمی دونم چرا اینقدر عرق می کنم ، آخه تمام دستمال کاغذی که همراه خودم اینجا گذاشتمش ، خیس خیس شده ولی پیشونی بنده همچنان داره خیس می شه ! چرا آخه ؟! ای خدا ...

امشب تصمیم گرفتم تیپ اسپرت برم عروسی ؛ شلوار جین آبی ، پیراهن قهوه ای ، کت کتان قهوه ای ، جوراب طوسی ! اینم از تیپ امشب ، چیز دیگه ای مونده که نگفته باشم ؟! آها فقط یادتون باشه واسه عروس کشون چی گفتم ؟! سرعت و لائی و این چیزا ... آ آ ...

امیدوارم یه روزی ایشالله روز عروسی خودمون واستون پست بذارم !

پاورقی : چقدر خوبه آدم یه جائی رو داشته باشه که همیشه بیاد توش از اتفاقات اون روزش بگه ...

نظرات 3 + ارسال نظر
حسین 2 - مهر‌ماه - 1392 ساعت 06:59 http://mbz-times.blogsky.com/

سلاااااااااااام
ماشالله عررررررررروووووسی
ایشالله که خوشبخت باشن و بپای هم پیر شن
حداقل یه عکس از خودت با این تریپ اسپرتت میزاشتی تا ما هم بگبم چطوره؟؟:D

:)) باشه یه وقت دیگه عکس تیپمو می ذارم :))
نگران نباش :D

خانوم گل 1 - مهر‌ماه - 1392 ساعت 22:11

خوش بگذره عروسی....=D>

مرسی خانوم گل ، ممنونم از شما ... @};-

مهشید 1 - مهر‌ماه - 1392 ساعت 17:36 http://www.luxfa.ir

mamnoon

بلی ؟
برای چی ؟!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد