ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
تعطیلات تموم شد و درس های نیوشا و کار من شروع شده ؛ واسه نیوشا ناراحتم ، درساش سنگین شدن و واقعاً وقت نمی کنه که خالی باشه و بتونه با هم باشین !
سختیش اینجاست که دل منم کوچیک ؛ زود به زود تنگ می شه و نمی دونم چیکار کنم ! اما خب درس نیوشا شوخی بردار نیست و باید هواسش به همه چیز باشه !
دوست ندارم طوری بشه که بگن من از درس و دانشگاه انداختمش یا اینکه به نیوشا چیزی بگن ...
می شه تحمل کرد ؛ هفته ای یه بار ... کنار میایم باهاش اشکالی نداره !
پاورقی : دلم تنگ شد واسش ...