چـشـمـک

دفتر خاطرات روزانه رامین، نیوشا و آوا

چـشـمـک

دفتر خاطرات روزانه رامین، نیوشا و آوا

آسمونی شدیم ...

چقدر لحظه لحظه ها رو شمردیم تا برسیم به یه روز !

ما روز 3 فروردین عقد کردیم و امشب ( یعنی در حال حاضر دیشب ) اولین شام زندگیمون رو توی یه بشقاب بزرگ با هم خوردیم !

خیلی شیرین بود و دوست داشتنی !

خوراکی که مامانم همیشه درست می کنه عالیه ولی امشب با بودن کنار کسی که می دونم واقعاً عاشق منه و منم عاشقشم اولین خوراکی رو تجربه کردم که هیچوقت تجربه اش نکرده بودم و شیرین ترین خوراک زندگیم بود ...

بعدشم رفیتم با همسرم و خواهر کوچیک 10 دقیقه ای قدم زدیم و راه رفتیم ! دست توی دستای همدیگه !

چقدر شیرینه این زندگی دوست داشتنی و من عاشقش هستم ...

پاورقی : خداوندا این خوشبختی رو از ما نگیر ؛ لطفی رو که به ما کردی و هیچوقت از ما جدا نکن ! ممنونم به خاطر همه چیز ...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد