ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
امروز... روز تولدمه
هرسال توی این روز بارون میومد،گاهی اوقات هم برف...
سال های پیش همیشه با خودم فکر میکردم شاید واسه اینکه من خیلی تنهام خدا روز تولدم بارون یا برف می باره تا من رو خوشحال کنه و از تنهایی درم بیاره آخه بارون و برف رو خیلی دوست دارم...
اما امسال هیچ خبری نیست، میدونی چرا؟؟
چون من دیگه مثل سالهای پیش تنها نیستم و کسی رو دارم که اندازه ی یه دنیا دوستش دارم و از وقتی وارد زندگیم شده که مدت زیادی هم نمیگذره من کاملا از تنهایی در اومدم و تمام لحظاتم رو با اون هستم...
پس حکمت اینکه امسال بارون نیومد همینه...