ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
مسیر اشتباهی برای گذر ؛ به کجا می روی ؟! به هر ریسمانی چنگ می زنی تا در باتلاقی که برای خود ساختی غرق نشوی ! اشتباه ... پشت اشتباه ...
کمی بایست ؛ اندیشه کن ... آن کسی را به خاطر آور که بودی ... همان فرشته ی دوست داشتنی قصه های مادر بزرگ ! همانی که بود و به خاطرش جان می داد معشوقت ...
به کجا می روی آنچنان شتابان که کسی به گرد پایت نمی رسد ؟ به تباهی ؟!
اندیشه کن ؛ اشتباه گام بر ندار ... راه را درست تر ببین ؛ همسفرت را با شناخت بیشتری انتخاب کن ؛ از خودخواهی دست بردار ! با دیگران باش ، نه فکر کن بهتر از دیگرانی ...
این جمله را به خاطر بسپار : « صرفاً به خاطر بی کسی ، هر کسی را نپذیرید ! »
تو را به همان خدائی که می پرستی ، به خود آی ...
پاروقی : کاش می دانستند آن هائی که مسیر را اشتباه گام بر می دارند ... کاش کمی اندیشه می کردند و می فهمیدند که خودخواهی بدترین دشمن آن هاست ...