ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
توی زندگیمون چقدر راستگو بودیم ؟! تا حالا به کسی سخن اشتباهی ( دروغی ) نگفتیم ؟!
من هم مث شما ؛ آدمیزادم ... دروغ هم گفتم ! اشتباه کردم ، به اشتباهم اقرار کردم ! راستی به از پستی ...
زمانی که سخن دروغی رو به کسی بیان می کنم ، احساس بدی دارم ! احساس نفرت ، احساس اینکه آدم بدی هستم !
شاید یه دروغ ساده باشه ؛ من خونه نیستم ، من حالم خوب نیست ! ببخشید ، من الان مأموریت هستم ... ساده است ؛ نه ؟!
ولی اینا رو نگفتم واسه اینکه بفهمم کیا دروغ می گن و کیا نمی گن ؛ می خواستم بگم ، اگر تا حالا توی رابطه احساسی بودین ، باز هم دروغ گفتین ؟!
من یه روش خاص واسه خودم دارم ؛ به کسائی که دوستشون دارم ، برام با اهمیت هستند هیچوقت دروغ نمی گم ! حتی بدونم ، به من آسیب می رسه !
چندین بار این رویداد بد ، رُخ داد و من خُرد شدم ، ولی از اینکه راستگو بودم لذت می برم و بردم !
نمی خوام کسی رو نصیحت کنم ؛ نه اونقدر سنم زیاده واسه اینکار ، نه هم من در حد و اندازه ای هستم که بخوام شما رو نصیحت کنم ! ولی دوست دارم ، دوست دارم یه چیزی رو از من توی اندیشه و افکارتون باشه ! اون اینه که : « وقتی راستگو باشی ، اگر حتی شخص روبروت ازت دلخور هم باشه ولی می فهمه که شما قابل اعتماد تر از بقیه هستین که با دروغ ، رضایتش رو جلب می کنن ! »
پاورقی : زندگی گذر لحظه هاست ؛ به خاطر یه لحظه خوشی ، راستی و درستی رو زیر سوال نبریم و به خودمون رنگ بدی رو نپاشیم ...