چـشـمـک

دفتر خاطرات روزانه رامین، نیوشا و آوا

چـشـمـک

دفتر خاطرات روزانه رامین، نیوشا و آوا

سرزنش ...

از اینکه دیگه کسی رو سرزنش کنم یا سرزنش بشم خسته شدم ؛ چرا باید همیشه اینطور باشه ؟!

راستش رو بخواید دیگه اینقدر سخت و دشوار شده واسم که بخوام به کسی بگم اگر این کار رو بکنی بد می بینی ، اونم به حرفم محلی نده و تا ته خط بره و خودش متوجه بشه !

من الکی ، ارزشم رو میارم پائین برای کی ؟! برای کسائی که خودشون می خواد ضربه بخورن و می رن توی دهن گرگ ؟!

دیگه به من چه ... هر چه خواهی کن ...

پاورقی : چیه ؟ پدر بزرگ نشدم ؛ دلم واست سوخت اما شعورش رو نداری ...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد