چـشـمـک

دفتر خاطرات روزانه رامین، نیوشا و آوا

چـشـمـک

دفتر خاطرات روزانه رامین، نیوشا و آوا

هستم اینجا ...

حال روز خوبی ندارم ؛ گرفتار عذابی شدم که تحمیل من شد ...به خاطر احساس پاک و بی آلایشی که دنبالش می گشتم و پیداش کردم و اسیرم کرد ...

اشتباه که نمی تونم بگم ؛ چون اشتباهی نبود ، پاک ترین احساسی بود که داشتم و بهش افتخار می کنم ... اما اشتباه برای گزینش بود ...

ولش کنین ؛ فقط می خواستم بگم دارم از همین الان همه چیزمو درست می کنم ! درگیر اشتباهاتی شدم که خستم کرده ... دود و درد و زخم و آه و ناله و فریاد اشتباه ...!

پاورقی : بگذریم ...
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد